«اقمالصّلوه انّ الصّلوة تنهی عنالفحشاء و المنکر و لذکر اللهاکبر.».(عنکبوت/ 45)
نماز را برپا دار، زیرا نماز انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز میدارد و یاد خدا بسیار بزرگتر است.
بحران اصلی جوان امروز، بحران هویّت است، بیخویشتنی است. او آن چنان اسیر عالم مُلک شده است که به ملکوت نمیپردازد؛ گاه گاهی که سـرش را از زیر بـرف بیـرون میآورد، احسـاس تنـهایی و بـیکسی میکند،گویا گمشدهای دارد؛ عجیب است، گمشده ای که گمشدهای دارد!
ابزار و وسایل آسایش و آرایش، فراوان، امّا دریغ از سایبان آرامشی. به راستی آرامش چیست و کجاست؟ چه چیزی انسان، این خلیفهی خدا و مظهر جمال الهی را به بن بست کشانده است؟ چرا انسان امروز از درون تهی است؟
پاسخ و گمشدهی انسان در درون خود اوست، مشکل این جاست که ما به همه جا نگاه میکنیم، حقیقت، خداوند و گمشدهی خود را در همه جا جست و جو میکنیم جز در آیینهی دلمان و غافلیم از: «من عرف نفسه فقد عرف ربّه».
ای مخزن اســـرار الهی که تـــوی و ای آینــهی جمال شـاهـی کـه تـوای
بیرون زتو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر آنچه خـواهی که توای
(مرصاد العباد)
نگارنده در این مقاله بر آن است تا با یاری خداوند بزرگ، ضمن برشمردن اهمیّت و تأثیرات مستقیم نماز بر زندگی انسان و به ویژه جوانان، استفاده از زبان هنر و ادبیات را یکی از راهکارهای مهمّ و تأثیر گذار در هدایت، رستگاری و جذب جوانان به نماز و مسجد نشان دهد. در پایان نیز به استناد احادیثگران قدر امام علی(ع) باز نماید که نمازِ همراه با معرفت و عشق، عالی ترین وسیلهی تقرّب و راه نجات بشریّت و جوانان از بن بست کنونی است.
**********
1- اهمّیت نماز
حضرت امام صادق(ع) میفرمایند: اوّل ما یحاسب به العبد الصّلاة، فان قبلت قبل سائر عمله، و اذا ردّت ردّ علیه سائر عمله؛ نخستین چیزى که از بنده حساب رسى مىشود نماز است، پس اگر نماز پذیرفته شد اعمال دیگرش نیز پذیرفته مىشود، چنانچه نمازش رد شود بقیه اعمال او هم قبول نخواهدشد.(وسائلالشیعه، ج3، ص 22)
قرآن مجید در آیات فراوانی، حدود هشتاد آیه، با تعبیرهای گوناگون درباره اقامه نماز یا حدود و احکام آن سخن گفته یا از نمارگزاران تمجید نموده و بی نمازان را سخت توبیخ کرده است.
سابقهی نماز به دینهای الهی پیش از اسلام نیز بر میگردد؛ پیش از آن که حضرت محمّد صلی الله علیه و آله به رسالت مبعوث شوند، نماز در آیین حضرت عیسی(ع) هم وجود داشته است، قرآن کریم از زبان عیسی(ع) چنین نقل میکند: « و اوصانی بالصّلوة » خداوند مرا به نماز سفارش کرده است. (مریم /31) و قبل از آن نیز در دین موسی(ع)، خداوند به موسی چنین خطاب میکند: «اقم الصّلوة لذکری» (طه/14) و پیش از موسی نیز، در زمان حضرت شعیب نیز نماز به عنوان یکی از عبادات وجود داشته است؛ در قرآن کریم چنین آمده است: «یا شعیب اَصلوتک تأمرک» (هود/87) و قبل از همه آنها، در دین ابراهیم(ع) نیز بوده است؛ او از خداوند برای خود و ذریّه اش توفیق اقامهی نماز را میخواهد: «ربّ اجعلنی مقیم الصّلوة و من ذریّتی» (ابراهیم/40) و این هم کلامیاز لقمان است که به فرزند خود چنین میگوید:« یا بنیّ اقم الصّلوة و امر بالمعروف و انه عن المنکر» (لقمان/ 17) پسرم نماز را بپادار و امر به معروف و نهی از منکر کن.
تمام موارد بالا نشان دهندهی اهمّیت و ارزش نماز است. انسان در گذشته، حال و آینده نیاز به معشوقی داشته و دارد تا با او راز و نیاز کند؛ غم فراق و شرح درد اشتیاق باز گوید؛ به قول مولوی:
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بـگویم شــرح درد اشتیــاق
و برای این راز و نیاز، چه وسیله ای بهتر از نماز؟ در دعا، انسان با خدا سخن میگوید، در قرآن، خدا با انسان سخـن میگوید، امّا در نمـاز، این گفت و گو دو جانبه است، عـاشق با مـعشوق و مـعشوق با عـاشق سخن میگوید و در منتهای معرفت و عشق که پردهها فرو میافتد، بیگانگی ای نیست، تو مایی ما تو.
ترسم ای فصّاد اگر فصدم کنی ناگهـــانی بــر رگ لیــلی زنـی
2- برخی از تأثیرات مستقیم نماز در زندگی جوانان
الف- همیشه به یاد خدا بودن
«اقم الصّلوة لذکری؛ نماز را برای یاد من بپادار» ( طه/14)
ذکر خدا و یاد خدا که هدف تمامی عبادتهاست، دل را جلا میدهد و صفا میبخشد و آن را آمادهی تجلّی، شهود و پذیرش عنایتهای الهی میکند. این یاد حق و احساس حضور، اگر به درجه کمالی خود برسد، همان گونه که در اولیای الهی مشاهده میشود، زمینهی توجّه به غیر خدا را از بین میبرد و تا انسان از نماز فارغ نشود، متوجّه غیر خدا نخواهد شد. جریان خارج کردن تیر از پای امام علی(ع) نمونه ای زیبا از این حضور قلب در نماز است.
اگــــر نه روی دل انــدر برابـرت دارم مـن این نمـــاز حساب نماز نشمــارم
مـرا غرض ز نماز آن بود که یک ساعت غــم فــراق تــو را با تــو راز بگـزارم
وگـرنه این چه نمازی بود که من بی تو نشسته روی به محراب و دل به بازارم
مولوی
ب- دوری از گناه
«انّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»؛ همانا که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز میدارد.
(عنکبوت/45)
گناه چیست؟ در پاسخ باید گفت: تمام اندیشهها، گفتارها و کردارهایی که مانع از تکامل و شکوفایی انسان شود و انسان را از سیر و سلوک و تقرّب الهی باز دارد گناه است.
نمـاز نـیز مانند همهی عبـادتها دارای ظاهری و باطـنی است. هنگامیکه نمـاز گـزار از پوستهی ظاهری عبور کرد و نمازش با عشق و معرفت در هم آمیخته شد، شرم حضور معشوق، او را از تمام معاصی باز میدارد. به عبارت دیگر، بیشتر گناهان برای لذّت بردن است، امّا وقتی انسان لـذّت حقیـقی را چشید، دیگر لذّتهای حقیر مادی و نفسانی برایش نمودی ندارد.
در خصـوص نماز حضرت علی (ع) آمده است: چون وقت نماز فرا میرسید، علی(ع) بر خـود میلـرزید؛ به او میگفتند: یـا امیرالمومنین! ترا چه شده است؟ میفرمود: وقت ادای امانتی رسیده است که خداوند آن را بر آسمـانها، زمین و کـوهها عرضه کرد، آنها از قـبـول آن ابـا کردند و از آن بیمناک شدند. (محجّة البیضاء)
اگر جوان به این گونه از معرفت دست پیدا کند یا گام در راه چنین پیشوایی بگـذارد، گنــاه در دل او جایگاهی نخواهد داشت.
ج- مدیریّت زمان و وقت شناسی
إنّ الصّلوة کانت علی المؤمنین کتاباً موقوتا (نساء/103) بیگمان نماز بر مؤمنان فرض و دارای اوقات معلوم و معیّن است. پیامبر(ص) فرمود: أفضل الأعمال، الصّلوة فی اوّل وقتها؛ بهترین اعمال، نماز اول وقت است.
کن بلانچارد و استیو گاتری در مقدّمهی کتاب: the on-time, on-target manager که با عنوان مدیریّت زمان ترجمه شده است مینویسند: کاهلی و دفع الوقت فراگیر تر از آن است که تصوّر میکنید. سر وکله آن صفت هم یک باره پیدا نمیشود. ریشههای آن تا اعماق رفته است و باید این ریشهها را شناخت. عامل اصلی تعلّل این است که افراد تصوّر درستی از کارهای مهم ندارند. دلیل دیگر تعلّل این است که نمیدانند کاری که دیر انجام شود، ممکن است به تصمیم گیری نادرست و عملکرد بد منجر شود و آنها را از نتیجهی مناسب دور کند. تعلّل میکنند چون ضمن داشتن علاقه به انجام کارهای خاص، به هدفهای بزرگ تر، ایده آلهای عالی تر، وظایف مهم تر و افراد دیگر مقیّد نیستند. (مدیریّت زمان)
حال با این همه تأکیدهای فراوان در روایات و احادیث، اگر حضور در مسجد، نمازِ اوّل وقت و جماعت، ملکهی وجودمان گردد، تحوّل شگرفی در زندگی و جامعه مان رخ خواهد داد.